چند تا اصطلاح
نه راه پس داشتن نه راه پیش be/be caught between the devil and the deep blue see
دمت گرم bully for sb(me, you,…)
دروغ مصلحت آمیز a white lie
آش کشک خاله ات است بخوری پایت است نخوری پایت استa necessary evil
آشنا/پارتی داشتن have a friend at court
آدم خر پول well-fixed/-heeled/-off
آدم فروشی کردن sell out to sb
بشر جایز الخطاست to err is human
به عمل کار بر آید به سخنرانی نیست actions speak louder than words
به هر قیمتی at all cost
پاتق hotbed of sth
پول حلال مشکلات است money talks